آیا میدانستید فرار از افسردگی ناشی از خانهداری، یکی از مهمترین دلایل خانمها برای اشتغال خارج از خانه، بعد از انگیزههای مالی مانند استقلال مالی یا نیازهای معیشتی است؟ مهمترین پرسشی که از همین ابتدای بحث باید روشن شود این است که بالاخره ما با کسالت خانهداری مواجه هستیم یا افسردگی ناشی از خانهداری؟ اگر با خودتان میگویید مگر فرقی هم میکند؟ پس باید بگویم بله حتما فرق میکند.
واقعاً به چه چیزی مبتلا هستیم؟ کسالت یا افسردگی!
کسالت نوعی احساس کرختی، بیانگیزگی، خستگی، بیحوصلگی و تکراری شدن زندگی یا چیزی شبیه اینهاست که معمولاً بهاشتباه، آن را افسردگی مینامیم. در حالی که افسردگی نوعی بیماری است که موجب تغییر خلق و خو، آشفتگی در اندیشه و رفتار و اختلالات عاطفی میشود. در نتیجه هر فرد کسل و خستهای الزاما مبتلا به افسردگی نیست؛ پس یک بیمار نیست. کسالت و خستگی روحی به سادگی قابل درمان است؛ ولی در مورد افسردگی اینگونه نیست و بیمار مبتلا به افسردگی به راحتی نمیتواند از ناراحتیهای روحی خود آزاد شود.
بیایید به خودمان انگ نزنیم و برچسب نچسبانیم؛ این حالت بیحوصلگی و خستگی روحی که با آن درگیر هستیم، در بیشتر مواقع، «افسردگی» نیست. افسردگی حالت پیچیدهای است که ریشهها و تعاریف علمی خاص خود را دارد و بعضی از علائم آن ممکن است بیحوصلگی، کرختی و… باشد. نشان به آن نشان که وقتی چند روزی به کار مفید و جدیدی مشغول میشویم یا سرخودمان را با سرگرمیهای بهدردبخور گرم میکنیم، دیگر نشانی از آن بهاصطلاح «افسردگی» در خودمان نمیبینیم. پس بیایید ریشهٔ احساس ناخوشایند خود را پیدا کنیم و راهحلی برایش بیندیشیم تا به نشاط پایداری دست یابیم و دچار این کرختی نشویم.
مشکل کجاست و چرا کسل و خسته هستیم؟
چرا حالمان خوش نیست؟! این حس ناخرسندی، بهصورت مقطعی و بعضاً مزمن، در بسیاری از ما خانمهای خانهدار به وجود میآید؛ اما دلیلش چیست؟! ممکن است بتوانیم دلایل زیادی را برای حس خستگیمان بیان کنیم؛ ولی من به ۳ دلیل اصلی اشاره میکنم که همه چیز را شامل خواهد شد.
۱- غفلت یا ناآگاهی از ارزش واقعی
به عقیده من اولین چیزی که باید به آن توجه کنیم ارزش کاری است که انجام میدهیم. در دنیای جدید پدیده شومی به نام مدرنیته توانستهاست جای ارزشها و ضدارزشها را در نگاه بسیاری از ما تغییر دهد. با واژگون شدن ارزشهای فرهنگی واقعی، به ناچار ما خودمان را با الگوهایی میسنجیم که به مرور باورشان کردهایم و این موضوع موجب میشود دیگر نتوانیم خودمان را آنگونه که باید باشیم، بپذیریم و دوست بداریم.
دلایل زیادی وجود دارد که شغل خانهداری یکی از بهترین و ارزشمندترین شغلها در جهان است. یکی از این دلایل آن است که خانه بستر تعلیم و تربیت است و شغل یک مادر پروریدن انسانهای بزرگ و توانمند است. حضور خانمها در خانه یک کار بسیار مهم و بسیار با ارزش است، اگرچه بهمرور زمان از نگاه خودمان هم مغفول میماند و اهمیتشان را فراموش میکنیم.
رهبر گرانقدر انقلاب در بیانات خود میفرمایند: «زن در خانه بیکار نیست. یک عدهای خیال میکنند زن در خانه بیکار است. نخیر! زن توی خانه، بیشترین و سختترین و ظریفترین کارها را انجام میدهد.» ۱۸/۱۲/۷۶.
پس بیایید از امروز قدر خودمان را بیشتر بدانیم و به خودمان یادآوری کنیم که من صاحب یکی از مهمترین و بهترین شغلهای عالم یعنی خانهداری هستم. کاری که به توانمندیهای بسیاری نیاز دارد و حضور من در خانه مظهر عشق، گرمی، صمیمیت، ایثار، محبت و لطافت است و به صبر، حساسیت و ظرافت نیاز دارد که از ویژگیهای مهم من به عنوان یک زن است.
۲- روزمرگی
بعد از غفلت از ارزشمندی خود، سادهترین علت ایجاد این حالتها در روحیهٔ خانمهای خانهدار، ابتلا به روزمرگی است؛ بسیاری از ما، تمامروز خود را صرف کارهای تکراری و روزمرهای میکنیم که بدون کوچکترین چالش ذهنی انجام میشوند و مابقی زمانمان را به کارهای بیهوده و بیفایده (مثل تماشای سریال، تلفنهای طولانی بیهدف، اینستاگردی یا وب گردی بیهدف و…) اختصاص میدهیم و در پایان روز، چون خروجی مفیدی از فعالیتهایمان دستمان را نمیگیرد، ناخوش میشویم.
چرا روزمرگی ناخوشی میآورد؟
خوب! اگر بخواهم خیلی تخصصی توضیح بدهم باید در یک مقاله مجزای دیگر به آن بپردازیم. در این فرصت کوتاه بگذارید سادهاش را بگویم. روح ما به تکامل و ارتباطات فرا مادی نیاز دارد. چون اصلاً برای همین به دنیا آمدیم و به همین خاطر نیاز داریم جسم داشته باشیم. روح ما خود واقعی ماست و از جنسی بسیار فراتر از ماده است و بدن ما ابزاری است که این روح بهوسیله آن کارهایی را انجام میدهد تا خودش را کامل کند و ارتباطش با عوالم بالا را توسعه دهد. وقتی این روح در پایان روز با خودش حسابوکتاب میکند و میبیند چیزی گیرش نیامده و حس بیارزش بودن و بیثمری میکند حالش ناخوش میشود.
با این توضیحات اگر دوباره بپرسید: چهکار کنیم حالمان خوب شود؟! پاسخ خواهم داد با غنیسازی برنامهٔ روزانه و گنجاندن کارهای مفید در فعالیتهای روزانه. اگر در طول روز در کنار وظایف روزمرهٔ مادری و همسری، کارهای مفیدی برای اغنای روحی خود انجام دهیم، حالمان هرروز بهتر میشود. نمیخواهم بگویم مادری و شوهرداری کارهای مفیدی نیستند؛ ولی این یک واقعیت است که بسیاری از کارهای ما تبدیل به عادتهای روزانه شدهاند و هوشمندی و هدفمندی خود را از دست دادهاند.
بعنوان نمونه: امروز که کودکتان را از خواب بیدار میکردید چه هدفی داشتید؟ صبحانهاش را بخورد، به مدرسه برود یا کارتون تماشا کند؟ این کارها دارای هدفمندی و هوشمندی نیستند. اگر خودتان را بعنوان یک مادر مجری تربیت کودکتان میدانید باید امروز تصمیم بگیرید کاری انجام دهید که هم موجب رشد خودتان شود و هم دنیای جدیدتر و بزرگتری را به کودکتان نشان دهید و باعث شوید امروز یک گام دیگر به جلو برود.
رهایی از روزمرگی یعنی:
هر روز باید هم برای خودتان و هم برای کودکتان پر از جهش و پیشرفت باشد.
۳- بیبرنامگی
خب! تا بحث به اینجا میرسد برخی از خانمها این جمله را میگویند. «من وقت ندارم حتی به همین کارهای روزمره برسم. چطور کارهای دیگری هم در برنامهام بگنجانم؟» پاسخ من مدیریت است. بهجای اینکه فقط کارکنید و بازهم کارکنید، یاد بگیرید مدیریت کنید. کمی بیشتر نظم داشته باشید. وقت خودتان را برای کارهای مهم و باارزش مصرف کنید و ببینید چهکارهایی هستند که اگر انجام هم ندهید هیچ اتفاقی نمیافتد. چون این کارها اصلاً لازم نیستند.
از مشارکت اعضای خانواده به بهترین نحو ممکن برای انجام کارها استفاده کنید و به هرکسی کاری را که میتواند خوب انجام دهد واگذار کنید. حتی میتوانید کارها را تخصصی کنید تا بهمرور، اعضای خانواده هرکدام در کار خود سریع و ماهر شود. بالا بردن مشارکت خانوادگی در خانه اثرات تربیتی خیلی خوبی برای همه به ویژه فرزندان دارد. عملکرد صحیح دستگاههایی که خریداری کردهاید را خوب و دقیق یاد بگیرید. وسایل و امکانات زیادی در خانه ما هست که فقط آنها را خریداری کردیم؛ ولی نمیدانیم چه قابلیتهایی دارد و چهکارهایی از عهدهاش برمیآید که میتواند وقت ما را آزاد کند.
اگر از قبل ظرفیت ها را بررسی کنید و براساس آن ها برنامه ریزی کنید می توانید وقت آزاد بیشتری پیدا کنید. فراموش نکنید عدم برنامه ریزی نه تنها موجب می شود از وقت خودتان درست استفاده نکنید بلکه باعث سردرگمی و بی نظمی در کارهای روزانه می شود که خود خستگی و کسالت بیشتری به شما تحمیل خواهد کرد. همچنین اگر برنامه مناسبی از قبل تهیه نکنید در صورت داشتن وقت آزاد هم ممکن است نتوانید از آن به خوبی استفاده کنید. چون اغلب مواقع نمی توانید در آن لحظه فورا تصمیم بگیرید بهتر است چه کاری انجام دهید و چگونه از وقت خودتان استفاده کنید.
خب! حالا که فهمیدید چطور وقت آزاد بیشتری داشته باشید در ادامه این یادداشت بعضی از کارهایی را که میتوانید در این وقت آزاد برای رهایی از کسالت انجام دهید برایتان مثال میزنم…
راهکارهای کاربردی برای رهایی از کسالت
1- باور کن که خیلی با ارزشی
بله! تو باارزشترینی. اولین و مهمترین کاری که باید انجام بدهید این است که نگاهتان را به خودتان اصلاح کنید. بههیچوجه نباید اهمیت کاری که انجام میدهید را دستکم بگیرید. اگر به اهمیت کاری که انجام میدهید، واقف باشید، هرگز بیانگیزه و کسل نمیشوید. اگر مادر هستید بدانید محصولی که شما در خانه با رنج و مشقت فراوان تولید میکند، نامش انسان است. انسان شریفترین موجود عالم خلقت است. چیزی که فقط در دامان یک مادر مهربان، فداکار، فهیم و پرهیزکار پرورش کامل می یابد. اگر هنوز مادر نشدید بازهم خوب شوهرداری کردن را دست کم نگیرید. خوب شوهرداری کردن جهاد زن است و هر روز آن ثواب هفتاد شهید دارد. یک شهید همه عمرش زحمت می کشد تا به چنین مقامی برسد ولی زنی که خوب شوهرداری کند چنین اجری دارد. این نشان دهنده ارزش واقعی کاری است که انجام می دهید. اگر این را در نظر داشته باشید موضوع خیلی برایتان متفاوت خواهد شد.
2- با کتاب آشتیکنید!
شاید باور نکنید که این کار چقدر میتواند در رفع کسالت و حس دردناک روزمرگی به خانمهای خانهدار کمک کند. پس حتما ساعتی از روز را خواندن کتاب اختصاص بدهید. علم خود به خود خاصیت طراوت زایی دارد و احساس تازگی و سرزندگی ایجاد می کند. اگر برای شما سخت است که این کار را انجام دهید یا نمی دانید چه چیزی باید بخوانید در ادامه چند نکته را بیان خواهم کرد.
اول توصیه میکنم از کتابهایی که دوست دارید بخوانید شروع کنید. داستان، رمان، کتابهای دینی، علمی یا هر چیزی که دوست دارید. بعد میتوانید روی یک موضوع خاص متمرکز شوید و خودتان را در یک حوزه متخصص کنید! عیبی ندارد اگر کمی بلندپروازی کنید. حضرت آقا میفرمایند: «من میخواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است: کسانی که وقتهای ضایعشوندهای دارند؛ … و بههرحال اوقاتی را در حال انتظار به بیکاری میگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانهای لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهای بعدی آن را باز کنند و از همانجا بخوانند. »
«بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم … . همه بایستی اینطور عمل کنیم. گاهی میبینید یک نفر پای تلویزیون نشسته و منتظر یک فیلم است. تلویزیون آگهی تبلیغاتی پخش میکند و گاهی پخش تبلیغات بیست دقیقه طول میکشد. یکوقت است کسی به آن تبلیغات احتیاج دارد؛ اما کسی که احتیاج ندارد آگهیهای تبلیغاتی را ببیند، این بیست دقیقه را چرا بیکار بنشیند؟! یک کتاب دم دستش باشد؛ بردارد و بیست دقیقه مطالعه کند. اگر مردم ما عادت کنند که از این وقتهای ضایع شونده برای مطالعهٔ کتاب استفاده کنند، جامعه خیلی پیش خواهد رفت و فرهنگ کشور، خیلی ترقّی خواهد کرد.22/۰۲/75»
خب! با توصیه های حضرت آقا فکر کنم بتوانیم از این خرده وقت ها درست استفاده کنیم و حداقل هر هفته یک جلد کتاب را تا آخر بخوانیم.
3- ورزش کنید.
ورزش واقعاً معجزه میکند. شاید بهتر است یک باشگاه ورزشی نزدیک خانه پیدا کنید و وقتی بچهها مدرسه هستند هفتهای چند روز به آنجا بروید. اگر هم کودک خردسالی دارید که نمیتوانید در خانه تنها بگذارید از همسرتان یا مادر و خواهرتان بخواهید یکی دو ساعت بچه را نگهدارند. ورزش انرژی روزانه شمارا تأمین میکند و بهسلامتی شما کمک شایانی خواهد کرد. علاوه بر تمام اینها در رفع کسالت و احساس روزمرگی یک معجزهگر عالی است. سعی کنید از همان اول به نحوی برنامهریزی کنید که بعد از چند هفته آن را کنار نگذارید و همیشه در اولویت برنامههایتان باشد.
4- از امکانات ارتباطی امروز ماهی تازه بگیرید
اگر به فراگیری یکرشتهٔ هنری، ورزشی، زبان خارجی یا… علاقه دارید، همین امروز شروع کنید. لازم نیست حتماً سر کلاس درس بنشینید؛ در دنیای امروز، ابزارهای زیادی برای آموزش وجود دارد، ازجمله نرمافزارها و فیلمهای آموزشی. وبسایتها و دورههای مجازی. باکمی تحقیق میتوانید یکی از اینها را پیدا کنید و در هر رشتهای که دوست دارید یک کارشناس شوید. پس زودتر قلابتان را به آب بیاندازید و از این فرصت بهترین ماهی را صید کنید.
5- کمی تنوع به برنامهها بدهید
چرا هرروز مثل یک ربات برنامهریزیشده فقط کارهای یکسانی را انجام میدهید. کمی چاشنی به برنامه هفتگی خود اضافه کنید. پادکستهای مفید گوش کنید. هر وقت فیلم خوبی منتشر میشود با خانواده یا دوستانتان به سینما بروید. روشهای جدیدی در آشپزی پیدا کنید. کارهای هنری انجام دهید. چند گل جدید بکارید و کمی با گلدانها وقت بگذرانید. حتی میتوانید به کارهای خیرخواهانه و عامالمنفعه هم بپردازید؛ مثلاً به دانشآموزان خانوادههای تحت پوشش مرکز خیریه، در درسهایشان کمک کنید یا بچههای محله را جمع کنید و یک کلاس روخوانی یا حفظ قرآن برپا کنید.
6- چرا مادر نمیشوید؟
اگر از تنهایی در خانه خسته شدید و یک عالمه وقت آزاد دارید، چرا زودتر مادر نمیشوید؟! یک کودک شیرین و زیبا با همه سختیهایی که بیشک دارد، دنیایی از نشاط و تنوع را وارد زندگیتان میکند و هرروز پنجره تازهای از شگفتیهای خلقت را رویتان خواهد گشود. باید باور کنیم بیشتر از اینکه آنها به ما نیاز دارند ما به وجود این فرشتههای بهشتی نیاز داریم. بخصوص خانمها با دریایی از ذخایر محبت که خداوند در وجودشان قرار داده و میخواهند به هر بهانهای آن را در محیط خانواده خرج کنند، اگر صاحب فرزند شوند با همه سختی هایی که ممکن است داشته باشد؛ ولی نشاط پیدا می کنند.
فراموش نکنیم که خداوند فرمود: « به تحقیق که ما انسان را در سختی آفریدیم». یعنی انسان با سختی کشیدن رشد می کند و از رشد کردن خودش احساس رضایت و نشاط می کند. همه ما وقتی کارهای بزرگ و دشوار را تمام می کنیم این احساس را تجربه می کنیم. فرزندآوری و مادری کردن یکی از همین کارهای بزرگ و شگفت انگیز است.
7- در یک نقش اجتماعی بازی کنید
نه! نه! نه! منظورم این نیست که هنرپیشه سینما شوید. میخواهم بگویم بیرون از خانه هم یک مسئولیت برای خودتان پیدا کنید. شاید دوست داشته باشید در هیئت محله مشارکت کنید یا با کمک دوستانتان که همه بچهدار هستید یک برنامه مهد خانگی بهصورت چرخشی راه بیاندازید یا متناسب تحصیلات خودتان کار دیگری انجام دهید. شاید این مسئولیت فقط چند ساعت در هفته وقت بخواهد؛ ولی کمکم حس ارزشمندی فوقالعادهای ایجاد میکند و در تربیت فرزندان هم بسیار مؤثر است؛ چون یک مادر خوب نیاز به زمانشناسی دارد و یکی از راههای آن ورود به جامعه و بودن در بین مردم است.
8- یک مادر حرفهای شوید
شخصاً معتقدم هر کاری که بر عهده میگیریم باید هرروز در آن پیشرفت کنیم و دانش و مهارتهای خودمان را افزایش دهیم تا بتوانیم آن کار را به بهترین شکل تمام کنیم. قطعاً برای رفتار با یک انسان و پرورش او هم به آموزش نیاز داریم. پس دانش و مهارتهای فرزند پروری را یاد بگیرید و ازلحاظ جسمی و روحی و روانی نیز خودتان را آماده نگهدارید. متناسب باسنی که کودک یا نوجوان شما به آن وارد میشوید تغییرات فکری و رفتاری زیادی دارد، درنتیجه نیازهای او هم متفاوت میشود.
مطالعه کنید، کلاس بروید و مشاوره بگیرید و همیشه همگام با تغییرات فرزندتان، آمادهباشید اقدام درست را انجام دهید تا تربیت او به کمال خودش برسد. مثلاً برای کودکان خردسال مهارتهای قصه سازی و بازیسازی را یاد بگیرید و بهجای ریختن چند اسباببازی تکراری جلوی کودک یا خواندن تکراری کتابهای قصهاش، با این مهارتها هرروز قصه و بازیهای جدیدی بهصورت هدفمند بسازید و زندگی را در آنها به کودکتان بیاموزید.
9- دست به اکتشاف بزنید
پژوهش، ذهن انسان را پویا و فعال میکند. اگر در حوزهٔ خاصی مطالعه و تجربهٔ کافی دارید، در طرحهای پژوهشی مشارکت کنید و با تحقیق و کار علمی، پاسخهای کاربردی برای مسائل کشور در آن حوزه پیدا کنید. (بعضی سازمانها و مؤسسات تحت شرایطی، پژوهانه هم میدهند!). در این صورت هم دِین خود را به میهن و مردم ادا کردهاید، هم دانش و تجربهٔ اندوخته در مغزتان را به کار گرفتهاید و هم از وقتتان استفادهٔ بهینه کردهاید؛ آنهم در کنار خانواده!
10- شوهرتان را فراموش نکنید
همیشه این را به یاد داشته باشید که مکمل وجودی و جنسیتی شما مردی است که با او زندگی می کنید. هر یک از شما بدون دیگری ناقص است و به همین دلیل هر انسانی در دوره ای از زندگی احساس می کند نیاز به ازدواج دارد. نباید اجازه دهید کارهای خانه و بچه داری مانع خلوت شما و شوهرتان شود. نوشیدن یک چای با او و تعریف کردن کارهای روزانه برایش بخش مهمی از فشار روانی شما را می کاهد و به شما احساس آرامش می دهد.
بخصوص زمانی که عشق و حمایت لازم را از شوهرتان دریافت می کنید حالتان واقعا خوب می شود. به همین ترتیب شوهر شما نیز بار فشار کار روزانه را باید دیدن شما فراموش خواهد کرد. پس قبل از آمدن او به ظاهر خودتان رسیدگی کنید و به استقبالش بروید و اجازه دهید کمی استراحت کند تا حالش بهتر شود. سپس او را به خلوت و گپ و گفتگو و نوشیدن چای دعوت کنید و برایش حرف بزنید تا سبک شوید.
امیدوارم که تأثیر شگفتآور این کارها را بهزودی در زندگیتان احساس کنید. راستی، میتوانم دو خواهش کوچک داشته باشم؟
- اگر از این مقاله برای شما مفید آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
- من واقعاً شگفتزدهام بدانم نظر شما راجع به این مقاله چه خواهد بود؟ لطفاً فرم نظرات را پرکنید و به ما نظرتان را بگویید. این برای ما واقعاً ارزشمند است.
در آخر از شما به خاطر خواندن این مقاله و کمکی که با درج نظرتان به ما میکنید صمیمانه ممنونم.
ایده: ریحانه
نویسنده : سید حسین مدارایی – عالم برتر